Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8496 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
loran
U
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
phonopore
U
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
burladero
U
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
communication operation instructions (co
U
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
legends
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
napping waste
U
ضایعات عمل خارزنی
[این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب ساعات خاموشی شبانه
curfew
U
خاموشی
power failure
U
خاموشی
obmutescence
U
خاموشی
extinction
U
خاموشی
power outage
[American]
U
خاموشی
blackout
U
خاموشی
power blackout
U
خاموشی
black out
U
خاموشی
sub silentio
U
در خاموشی
silence
U
خاموشی
silenced
U
خاموشی
silences
U
خاموشی
pipe down
U
خاموشی
silencing
U
خاموشی
curfews
U
خاموشی
blackout
U
خاموشی
blackouts
U
خاموشی
electricity cut
U
خاموشی
power cut
U
خاموشی
mum
U
خاموشی
reticence
U
خاموشی
taciturnity
U
خاموشی
quiescsnce or cency
U
خاموشی
quies csnce or cency
U
خاموشی
reticency
U
خاموشی
mums
U
خاموشی
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
tatoo
U
فرمان خاموشی
curfews
U
شیپور خاموشی
turn in
U
شیپور خاموشی
extinction
U
اطفاء خاموشی
blanking bars
U
نوارهای خاموشی
quiescence
U
بی حرکتی خاموشی
extinction voltage
U
ولتاژ خاموشی
simultaneous extinction
U
خاموشی همزمان
curfew period
U
ساعات خاموشی
blanking signal
U
پیام خاموشی
covert extinction
U
خاموشی نااشکار
curfew
U
شیپور خاموشی
last post
U
شیپور خاموشی
last port
U
شیپور خاموشی
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب
experimental extinction
U
خاموشی ازمایشی
taps
U
شیپور خاموشی
delayed extinction
U
خاموشی درنگیده
stills
U
سکوت خاموشی
puniness
U
ضعف خاموشی
stillest
U
سکوت خاموشی
stiller
U
سکوت خاموشی
still
U
سکوت خاموشی
retrace blanking
U
خاموشی خطوط بازگشتی
battle lights
U
چراغ خاموشی شبانه
pipe down
U
سوت خاموشی ناو
zaph dignbats
U
علائم زف
symbols
U
علائم
silert gives consent
U
خاموشی موجب رضا است
assembly
U
شیپور خاموشی دستگاه مرکب
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
supervisory signals
U
علائم نظارتی
character set
U
مجموعه علائم
symbolic table
U
جدول علائم
mathematical symbols
U
علائم ریاضی
control signals
U
علائم کنترلی
symptom
U
علائم مرض
symbolic string
U
رشته علائم
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
facings
U
علائم ریاضی
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
hazard signs
U
علائم خطر
sound signal
علائم صدا
epiphenomenon
U
علائم ثانویه
signalman
U
متصدی علائم
signal man
U
متصدی علائم
signal fidelity
U
وفاداری علائم
erection marks
U
علائم نصب
indication signs
U
علائم راهنمائی
shading symbols
U
علائم سایهای
facing
U
علائم ریاضی
identification signs
U
علائم تشخیص
symptoms
U
علائم مرض
signal regeneration
U
باززایی علائم
signal transformation
U
ترادیسی علائم
economic indicator
U
علائم اقتصادی
schematic symbols
U
علائم الگویی
dimout
U
خاموشی چراغ ها در موقع حمله هوایی
to impose a curfew
U
خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
semiotic
U
وابسته به علائم مرض
syndromes
U
علائم مشخصه مرض
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
semeiotic
U
وابسته به علائم مرض
number plates
U
پلاک علائم مشخصه
syndrome
U
علائم مشخصه مرض
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
baud rate
U
نسبت علائم درثانیه
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
prodrome
U
علائم اولیه مرض
staggy
U
دارای علائم ونشانههای نر
legend
U
فهرست علائم واختصارات
legends
U
فهرست علائم واختصارات
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
nomenclature
U
فهرست علائم واختصارات
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
communication
U
مخابرات
electric communication
U
مخابرات
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminate
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation
U
علائم مخصوص جمله جبری
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
discriminated
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
discriminates
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
morsecode
U
علائم رمز تلگرافی مرس
data link
U
محور مخابرات
interphone
U
مخابرات داخلی
communication
U
ارتباط و مخابرات
telecommunications
U
مخابرات تلگرافی
radiographic
U
مخابرات رادیویی
intercoms
U
مخابرات داخلی
intercom
U
مخابرات داخلی
panel
U
پرده مخابرات
panels
U
پرده مخابرات
signal
U
رسته مخابرات
signalled
U
رسته مخابرات
panel code
U
کد پرده مخابرات
signal panel
U
پرده مخابرات
subscriber line
U
خط مشترک
[مخابرات]
communications
U
ارتباط و مخابرات
signal axis
U
محور مخابرات
signal bridge
U
پل مخابرات ناو
signal center
U
مرکز مخابرات
signal communications
U
ارتباط و مخابرات
signal corps
U
رسته مخابرات
signal corps
U
قسمت مخابرات
signaled
U
رسته مخابرات
transmission
U
مخابرات ارسال
marking panel
U
پرده مخابرات
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
communication theory
U
تئوری مخابرات
telecommunication network
U
شبکه مخابرات
communication engineering
U
مهندسی مخابرات
communication engineer
U
مهندس مخابرات
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
communication center
U
مرکز مخابرات
transmissions
U
مخابرات ارسال
transmissions
U
مخابره مخابرات
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
transmission
U
مخابره مخابرات
communication technician
U
تکنیسین مخابرات
insigne
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
syndrome
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
syndromes
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insignia
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
black out
U
قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
area signal center
U
مرکز مخابرات منطقه
digital subscriber line
[DSL]
U
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
intercepts
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
helio
U
ایینه ویژه مخابرات
intercepting
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepted
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercept
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
communication and electronics
U
رسته مخابرات و الکترونیک
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
strangle
U
در مخابرات یعنی دستگاه
communication chief
U
رئیس مخابرات یکان
standing operating procedures
U
روش جاری مخابرات
panel
U
پرده شبکه مخابرات
cordless telephone
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
master station
U
پست اصلی مخابرات
signal operation instruction
U
دستور کار مخابرات
panels
U
پرده شبکه مخابرات
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
communication technician
U
تعمیر کارفنی مخابرات
intercommunication
U
مخابرات داخلی یکان
Recent search history
Forum search
1
ریاست مخابرات به چهار نفر کارمند ضرورت دارد
1
The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1
Magnetometric methods
1
moves up the range
3
It is acidic and its concentration is in continual flux as a result of its utilization by aquatic plants in photosynthesis and release in respiration of aquatic organisms.
0
نحوه کار با نرم افزار waze
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com